اگر فرض کنیم بحث از علم جدید، یکی از بحثهای کانونی در مسأله تمدن اسلامی است، بحثی که تحت عنوان علم اسلامی یا غربی مطرح شده، باید به سراغ زیرمجموعه های علم و شاخه های آن برویم. گام دوم، بحث از این است که آیا علوم طبیعی و از جمله پزشکی هم که ترکیبی از علم + فن است، اسلامی و غیر اسلامی دارد یا خیر؟ به طور خاص، پزشکی شامل تعریف بیماری، درمان و امر سلامت، طی صد سال گذشته یکی از موارد حساس بوده و این را در کتاب «از شیطان تا میکرب» شرح داده ام. سومین گام بحث از این است که از نظر عملی و اجرایی این مسأله در برخورد با مشکلی مثل کرونا، چه تفاوتها و پیامدهایی دارد. در اینجا، جایگاه مباحث پزشکی در جامعه از نظر سیاسی، اجتماعی و اخلاقی و به طور کلی تمدنی، قابل بحث است.
این نکته جالبی خواهد بود که ما به جای بحثهای تئوریک محض در باره تمدن اسلامی و چگونگی آن، به یک مورد خاص که درگیر آن هستیم، مراجعه کرده و واکنشها را نسبت به آن ارزیابی کنیم. این که گروههای مختلف موجود در جامعه، و دقیقا در حال حاضر، چه برخوردی با آن دارند و این برخوردها، چه مقدار ریشه در باورهای علمی، دینی و عرفی آنها دارد. در باره مشکلی مثل کرونا، چه مواضعی مطرح شده و در باره جنبههای مختلف آن، چه واکنشهایی در پی داشته است.
از روز بیست و نهم بهمن نود و هشت که خبر کرونا در شهر قم و درگذشت دو نفر طی آن، از طرف مسوولان بهداشت قم انتشار یافت، با اخبار انتخابات هم پیوند خورد که باید دوم اسفند برگزار می شد. این سبب شد تا فارغ از جنبههای علمی و آزمایشگاهی، و با توجه به سرعت طرح آن، سیاسی بودن بحث مطرح شود. تحلیل این بود که این مسأله از طرف گروهی دامن زده شده است تا مشارکت در انتخابات که قرار بود در آن اصولگرایان پیروز شوند، کاهش یابد. بنا بر این، در بسیاری از گروههای خانوادگی که بحثهای سیاسی دو جناح مطرح بود و نیز در کانال عباس تبریزیان که نماینده جریان طب اسلامی بود، مرتب توصیه می شد که این داستان خلق شده تا انتخابات تحت الشعاع قرار گیرد، و برای همین ضمن ارائه رهنمود برای روبرو شدن با کرونا، به شرکت در انتخابات هم توصیه می شد.
دو جریان در برخورد با کرونا
و اما در مجموع می توان گفت، دو جریان در برخورد با کرونا و عوارض آن و نیز اقدامات پیشگیرانه و درمانی وجود داشت.
نخست موضع دولتی و دانشگاهی در کشور که مطابق آموزههایی که این دو ماه در باره کرونا مطرح شد، در چارچوب آنچه آنها را علمی و مطابق پزشکی نوین می داند، به راه افتاده، و توصیههایی در باره قرنطینه و تجهیز بیمارستانها، و نیز مصاحبههای آموزشی ارائه می دهند. انتظار آنها که نماینده جریان علم پزشکی نوین هستند، جدی گرفتن کرونا، ایزوله کردن بیماران، دستورات بهداشتی نوین برای ضد عفونی کردن، و به ویژه قرنطینه شهری است که این بیماری در آن دیده می شود. این روش، یک کار جهانی است که اکنون در همه جای دنیا معمول است. طبعا فرض مسوولان بهداشت تا این لحظه تأیید آن به عنوان کرونا است، مگر آن که با تحقیقات بیشتر که وعده انجامش را داده اند، خلافش ثابت شود. اقدامات سختگیرانه در چین، و سپس کشورهای دیگر، همه بر اساس یک اصول مشخص پزشکی نوین توصیه شده و پیش می رود. طی این سه روز، با آمدن معاون درمان وزارت بهداشت به قم، به آمادگی بیمارستانها و فراهم آوردن تجهیزات پزشکی پرداخته شد و به طور مرتب، بر اساس اصول پزشکی جدید، کلیپهایی انتشار یافت.
دوم، جریان طب سنتی اسلامی است که از انکار کرونا آغاز کرده، در درجه نخست آن را سیاسی دانست. این شاهدی است بر وجود یک روند طولانی که از دیر باز در حوزه مدرنتیه و تجدد بوده و هر بار اتفاقی می افتاده که برخلاف روال جاری بوده مثلا آب لوله کشی و... گفته می شده که یک هدف سیاسی توطئه آمیز پشت سر آن وجود دارد. البته در دنیا و حتی گاه در چین و روسیه و برخی بلاد دیگر هم از این قبیل اظهار نظرها وجود دارد، و در اینجا، قالبی که آن را پذیراست، جریانی است که به علم سنتی در این زمینه باور دارد و از این ابزار، برای شکست جریان مخالف خود، یعنی پزشکی نوین استفاده می کند.
در ابتدا، پیش از خبر قم، به دنبال خبرهایی که از بخش مسلمان نشین چین درباره برگزاری مراسم قرآن خوانی برای نجات از ویروس کرونا انتشار یافت، در کانال آقای تبریزیان، گفته شد که دو میلیون نفر چینی مسلمان شده اند، زیرا باور چینیها این شده که مسلمانان کرونا نمی گیرند. متن آن این بود: «چینیها به این باور رسیدند که مسلمانان به بیماری کرونا مبتلی نمی شوند و می گویند دو میلیون چینی مسلمان شدند واین روزها در خیابانها نماز می خوانند در حالیکه نماز قبلا ممنوع بود». بعد از خبر مرگ دو نفر در قم، با طنزهایی همراه شد که نتیجه می گیریم که قمیها، مسلمان نیستند! تبریزیان بعد از آن انکار کرد که گفته است مسلمانان کرونا نمی گیرند، بلکه گفته چینیها به این باور رسیده اند. عبارت به گونه ای بود که شما تلقی تان این بود که ایشان قبول دارد، اما عبارت گونه ای طراحی شده بود که راه فرار باز باشد.
نکته دیگر، تا این لحظه، انکار مرگ این دو نفر اعلام شده به دلیل کرونا توسط کسانی از این گروه است. در یکی از آخرین یادداشت در کانال مزبور، آمده است: «می گویند دو نفر مردند. خدا رحمتشان کند مگر قراره کسی نمیره روزی بیش از هزار نفر در ایران می میرند، ولی مردن آنها با کرونا ثابت نمی شود». بعد هم خبردهنده را فاسق خوانده که طبق آیه «إن جاءکم فاسق...» خبرش محل اعتماد نیست. رسم این قبیل جریانها، غالبا استفاده از همین روش انکار است تا بتوانند برای مدتی شک را نسبت به اظهار نظرهای وزارت بهداشت و پزشکان ایجاد کنند. اگر بعدا انکار کردند، موضع آنها تأیید شده، اگر هم ثابت شد، دیگری کسی به یاد ندارد که این افراد وقتی آن را انکار کرده اند.
روز اول اسفند هم گزارشی با عنوان «تأملی در باره ظهور کرونا» در قم توسط شخصی به نام محمدرضا فلاح در کانال عباس تبریزیان انتشار یافت که اصل ماجرا را کاملا دشمنانه و سناریویی طراحی شده دانست که با هدفهای مشخص شکل گرفته و آن هم کوبیدن مرشد این جریان یعنی آقای تبریزیان است. در این تحلیل، از «تفکر ناب و بومی» و «نبرد تمدنی اسلام و کفر» در جریان کرونا یاد شده و از «امتداد ارادههای نظام بهداشت جهانی» برای سلطه بر سرنوشت ما، سخن به میان آمده است. در این باره، به برخی از جملات رهبری هم در باره شگردهای دشمن برای تسلط بر مسائل فرهنگی هم استناد شده که البته ربطی به مورد خاص ندارد. در این یادداشت تأکید شده که «تنها ایران است که می تواند در سطوحی ... این سناریو را کشف کند». نویسنده نگران «انفعال قم» در برابر این تبلیغات در زمینه کروناست، و باطل السحر آن را «طب سنتی اسلامی» می داند و به «قاطع جنگیدن» توصیه می کند.
در یادداشت دیگری در این کانال که بیش از یکصدهزار فالور دارد، با عنوان «کرونا، دشمن و انتخابات» بحث از کیسینجر آغاز شده، و از تلاشهای آنها برای انتشار بیماریهای موزی مانند کرونا یاد شده است. انتشار این بیماری که در این یادداشت وجودش مفروض گرفته شده، در موقع انتخابات، حساس دانسته شده «انتخاب زمان و مکان همواره دو نقطه راهبردی در برنامههای دشمن است» و عمدی تصویر شده است. سپس گفته شده است که «تمامی سازمانهای بین المللی و جهانی سازمان ملل از جمله سازمان بهداشت جهانی شعباتی از آژانس امنیت ملی امریکا» هستند. سپس گفته شده است که «وزارت بهداشت ما طی ۴۰ سال دربست در اختیار سازمان بهداشت جهانی بوده است». آنگاه گفته شده، «کرونا آخرین حلقه نخواهد بود» چیزی که دستمایه «اتاق فکر لیبرالها» است. از قوه قضائیه انقلابی خواسته است که در این زمینه دست از اغماض بردارد و اقدام کند. دوستان انقلابی هم بیکار ننشینند و به جای برخورد تدافعی، هجومی عمل کنند.
چنان که ملاحظه می نمایید، در متن بالا، عقبه تاریخی این بحث، بامسأله تمدن، و نیز جنگ با غرب و سلطه گران و نیز ماهیت دانش اسلامی بهم گره خورده است. پزشکی سنتی اسلامی به عنوان بخشی از جریان «تمدن اسلامی» و از آنجا به سراغ انقلابی گری آمدن، و همین طور، تقابل با سلطه غرب و نهادهای وابسته به آن که بهداشت جهانی هم از آن دست است.
همزمان، کلیپهایی در استفاده از داروی موسوم به امام کاظم (ع) که متعلق به همین گروه است، در حال انتشار است. در کلیپی که در باره کرونا در صبح دوم اسفند انتشار یافت، جوانی به نام مهدی سبیلی از مرکز طب امام صادق، ابتدا از بیماری کرونا یاد کرده که هر سال، یکی دو بار، یک مرتبه اعلام می کنند که فلان ویروس آمده و بعد از این که داروهایشان را فروختند، می گویند، آنها که مردند، علت بیماریشان چیز دیگری مثلا قند یا چربی بالا بوده است. بنابر این ماجرا، سرکار گذاشتن است. این که می گویند دست ندهید بی جهت است، من آماده ام با هر کسی دست بدهم، زیرا «اسلام هیچ گاه نگفته است که به خاطر این بیماری با کسی دست ندهید و معاشرت نکنید». بعد می گوید، کرونا، تأثیرش به خاطر ریه ضعیف است و برای درمان چه باید بکنیم؟ مشکل ضعف سیستم دفاعی بدن است که باید تقویت کرد. داروی این کار، داروی امام کاظم است که سیستم دفاعی را تقویت می کند، ترکیبش هم این است ... که از مراکز سنتی دریافت کنید. ترکیبش از هلیله سیاه، شکر سرخ و مصتکی است. ترکیب چند موضع متفاوت را در این مصاحبه کوتاه می توان دید. از انکار کرونا، تا نفی قرنطینه، توطئه مراکز طبی برای فروش داروهایشان و در عین حال، ترویج یک داروی سنتی به عنوان راه حل. جالب است که این تناقض گویی همزمان که ویژگی ذهنهای عقب مانده است، به روشنی دیده می شود.
و اما کرونا، از نظر گروههایی از جامعه که دلبستگی به آتش زدن کتاب پزشکیهاریسون ندارند و از آن انتقاد هم می کنند، اما همچنان در چارچوبهای فکر عرفی وسنتی جاری هستند نیز جالب است. از زمانی که وزارت بهداشت توصیه به بحث قرنطینه در قم کرد، بیش از یک روز گذشت تا آن که اعلام شد در حرم حضرت معصومه، نردههایی نصب شده و در این زمینه تصویری هم منتشر شد که مردم نتوانند دست به ضریح بگذارند و از این طریق احتمال آلوده شدن به کرونا مطرح باشد. اما هنوز چند ساعتی نگذشته بود که مدیریت حرم این خبر را تکذیب کرد و گفت که بحث ضد عفونی کردن همیشه مطرح بوده، و این هم یکی از همان موارد است، یعنی این که ارتباطی با بحث کرونا ندارد: «مدیریت روابط عمومی و تبلیغات آستان مقدس به دنبال انتشار برخی از شایعات به ویژه تصویری که نشان از قرار دادن میلهای در جوار مضجع شریف است طی جوابیهای مطرح کرد: ضریح مطهر همواره و در برخی از شبها ضد عفونی می شود که در این ایام برای رعایت بیشتر بهداشت عمومی تعداد آن افزایش یافته است. امروز نیز گرد ضریح مطهر به شکل موقت میلههایی قرار داده شد تا خادمان بارگاه حضرت، ضریح مطهر را ضد عفونی کنند و اکنون زائران به صورت عادی در حال زیارت ضریح هستند». این خبر و تکذیب آن، حکایت از نوعی تعارض در دیدگاههاست که عملا روی این بحث تأثیر گذاشت. این مسأله حتی در گروههای تلگرامی هم انعکاس یافت.
شهاب الدین حائری در گزارشی مفصل که متن آن در گروه حوزه علمیه مطرح شد، سعی کرد ثابت کند منافاتی بین رعایت جنبههای معنوی و مقابله با ویروس کرونا نیست. مشکل چیست؟ این نویسنده می گوید: «واقع امر آن است که پزشکان چنین تماسهایی را در شرایط فعلی موجب گسترش ویروس بسیار خطرناک کرونا که ممکن است با دست آلوده به ضریح منتقل شده باشد می دانند. از طرفی منع مردم از دست گذاردن و بوسیدن ضریحی که بارها برای شفای امراض جسم و روح آن را عاشقانه لمس نموده و بوسیده اند نیز ممکن است موجب تضعیف اعتقاد مردم شود» حالا سوال این است که چه باید کرد؟ نویسنده که طرفدار قرنطینه و رعایت توصیههای وزارت بهداشت است، با تمسک به چند حدیث نتیجه می گیرد که «هیچ دلیلی نداریم که به استناد آن، ضریح مطهر، آلوده به ویروس و سبب انتقال آن نشود که البته این امر از طریق پزشکی نیز قابل اثبات و تجربه است، لذا همانگونه که از ملوث نمودن ضریح مطهر به پلیدیها نظیر خون و جلوگیری می شود، بجاست از آلودگی محتمل آن به منشأ امراض مهلکی مثل ویروس کرونا هم جلوگیری شود».
روز جمعه هم از طرف وزیر ارشاد توصیه شد که بهتر است توصیههای وزارت بهداشت عمل شود: «از مراجع حوزه و تولیتهای مراکز مذهبی خاضعانه می خواهم که در مواجهه با کرونا، در مراکز تحت تدبیر، توصیههای وزارت بهداشت و درمان و علوم پزشکی را مبنا قرار دهند و از هر گونه تصمیم اختصاصی پرهیز کنند مباد بانه دیگری برای دین گریزی ودین ستیزی پدید آوریم». این تقاضای خاضعانه، و نیز بحث دین گریزی، نشان دهند عجز در برابر تصمیمات مدیران این قبیل مجموعههاست.
شب جمعه که مراسم نماز جماعت مغرب و عشا در حرم از سیما پخش می شد، موجی از جمعیت فشرده مشغول اقامه نماز شدند و این در حالی بود که منابع خبری، متمرکز روی انتشار ویروس کرونا در قم و رعایت مسائل بهداشتی بود. این تصاویر نشان می داد که در میان متدینین، هیچ نوع ترس و پذیرشی در این زمینه وجود ندارد. گویا انتظار این بود که مراجع، در این جریان ورود کرده و توصیه به رعایت قرنطینه بویژه در باره حرم و جمکران داشته باشند.
پنج شنبه شب اول اسفند، دوستی هم از تهران برای بنده نوشت: «الان مکانهای زیارتی قم کانون آلوده کردن پنج قاره جهانند. وزارت بهداشت با همه فشل بودن و فسادش «پیشنهاد» کرده که «موقتاً» رفت و آمد به این اماکن محدود شود؛ کاری که باید روزها پیش با قوت و فوریت انجام میشد الان پیشنهادی است در تعلیق که شاید بپذیرند و شاید نه! سوال من این است که مگر زیارت از مستحبات شما نیست؟ و مگر حفظ جان مسلمین از واجبات نیست؟ این چه کله شقی است که مدرسه بسته می شود، به درستی، ولی دور ضریح را نرده می کشند که اصلاً معلوم نیست یعنی چی؟ ولی درش را نمی بندند». نوشته ایشان وقتی بود که تنها عکس نرده انتشار یافته بود، اما چنان که گذشت، خبر نرده هم تکذیب و اعلام شد که مردم کماکان مثل قبل ضریح را زیارت می کنند. انتشار این متن در یکی از گروههای واتساپی که غالب حاضرین روحانی هستند، سبب اختلاف نظر شد. برخی تأکید داشتند که تعطیل کردن مدارس و دانشگاهها درست نیست و باید به کار ادامه داد، اما برخی دیگر موافق قرنطینه بودند. البته، طبق توصیههای دینی و مذهبی، از دیروز در بسیاری از گروههای مذهبی که اغلب در فضای مجازی برای انجام کارهای قرآن خوانی و ختم صلوات در کنار هم هستند، توصیههایی برای دعا به درگاه خداوند هم وجود دارد. در لابلای آنها، گاه حکایات تاریخی هم مثل آمدن طاعون در سامرا، و توصیه مرحوم میرزای شیرازی به خواندن برخی از ادعیه هم هست. این قبیل کارهای دعایی، غالبا و همیشه میان مسلمانان بوده است.
دست کم گرفتن خطر و مشکل، در برخی از اظهار نظرهای رهبران دینی دیده می شود. برای مثال، صبح روز جمعه، یک مصاحبه کوتاه در یکی از کانالهای تلگرامی از آقای آیتالله سید هادی مدرسی منتشر شد که از داخل حرم که گویا برای زیارت رفته بود، با ایشان صحبت شده بود. ایشان گفت، مسأله این صورتی که گفته می شود، ترسناک نیست. دو نفر در یک شهری با جمعیت بیش از دو میلیون نفر مرده اند، و این امری عادی است. در خیابانها مرده و مشکلی دیده نمی شود. ما باید کارهای عادی خود راداشته باشیم.
در همین حال، برخی حساسیت بیشتری نشان داده اند. شب جمعه، از طرف آیتالله صانعی اعلام شد که در پاسخ به توصیه وزارت بهداشت، ایشان یک هفته درس خود را تعطیل می کنند. اندکی بعد، اعلام شد که آیتالله مکارم هم برای دو روز درس را تعطیل کرده اند. تا این لحظه توصیه ای از سایر مراجع تقلید برای توجه به مسائل بهداشتی نشده و این دو مورد هم برای اعلان تعطیلی دروس است. مقایسه این واکنشها با آنچه در چین یا شهرهای دیگر دنیای توسعه یافته اتفاق می افتد، جالب است. برای مثال درباره کره جنوبی آمده است: «با تأیید اولین مرگ ناشی از کرونا ویروس در کره جنوبی، مردم دو و نیم میلیون نفری شهر دائه گو، در خانههای خود قرنطینه شدند». خبر صبح دوم اسفند هم این بود که دانشگاه علوم پزشکی قم برای یک هفته تعطیل خواهد بود.
صبح جمعه که این یادداشت را نوشتم، روز انتخابات مجلس است و کانال اول تلویزیون، یکسره مشغول انعکاس اخبار انتخابات بوده و تا جایی که بنده دیدم، حتی یک اشاره کوتاه هم به بحث کرونا نشد. شاید عصر بعد انتخابات و وقتی دیگر.
نظر شما